منظور از فروش تجارت چیست ؟
فروش تجارت همچون فروش هر شی ء مرکب از اجزاء متعدد، به دو صورت فروش یکجا و فروش جزء به جزء متصور است. فروش جزء به جزء را به " برچیدن تجارت " و فروش یکجا را به " فروش تجارت " تعبیر می نمایند. طبیعتاَ فروش یک جا، در بسیاری موارد، سود آور تر از فروش جزء به جزء یا برچیدن تجارت است زیرا در فروش یکجا، ارزش افزوده ترکیب عوامل تجارت نیز نهفته است.
فروش تجارت در شرکت های تجاری، به دو صورت کاملاَ متفاوت فروش سهام شرکت و فروش تجارت توسط خود شرکت اتفاق می افتد. در مورد شرکت های مدنی نیز این دو نوع از فروش قابل تصور است.
فروش تجارت از طریق فروش سهام شرکت تجاری
فروش تجارت از طریق فروش سهام ، ساده ترین روش برای خارج شدن از گردونه تجارت است . آن چه در این روش اتفاق می افتد در واقع جا به جایی سهامداران شرکت تجاری است و از جهت تئوری، تجارت ، کماکان متعلق به شرکت تجاری می ماند.
شرایط فروش سهام :
اصولاَ فروش سهم همانند هر حق مالی دیگر با توافق انتقال دهنده و انتقال گیرنده محقق می شود. معذلک در اغلب انواع شرکت های تجاری، موافقت شرکت نیز لازم است زیرا شخصیت هر شریک ( سهامدار )، برای سایر شرکا دارای اهمیت است.
آثار فروش سهام :
مزیت بزرگ فروش تجارت از طریق فروش سهام را می توان در آثار آن ملاحظه نمود. در این روش، به استمرار حیات شرکت تجاری و تجارت متعلق به شرکت ، هیچ گونه خللی وارد نمی شود و فقط شرکا ( سهامداران ) جای خود را به یکدیگر می دهند. بدین ترتیب ، حقوق و تعهدات شرکت تجاری، در قبال اشخاص ثالث، دستخوش هیچ گونه تغییری نمی گردد.
فروش تجارت به وسیله خود شرکت
فروش تجارت به وسیله خود شرکت در برابر فروش تجارت به وسیله فروش سهام ، به این معناست که سهامداران شرکت فروشنده تغییری ننموده بلکه تجارت متعلق به شرکت به غیر منتقل می گردد. مثلاَ کارخانه متعلق به شرکت الف به شخص ب فروخته شده و در نتیجه ، شرکت الف تبدیل به یک ظرف خالی می شود.
فرآیند تصمیم گیری :
تصمیم به فروش تجارت از جمله تصمیمات مهم است و فرآیند اتخاذ آن با توجه به نوع شرکت و با توجه به ساز و کار اداره که در اساسنامه منعکس می گردد، متفاوت است. معذلک منطق تصمیم گیری یکسان است ؛ سهامداران مایلند که ظرف خالی یا پوسته شرکت را برای خود حفظ کنند و به علاوه حدس می زنند که فروش تجارت، یعنی فروش یکجا مقرون به صرفه تر از برچیدن و فروش اجزاء تجارت است.
فرآیند فروش تجارت
برخلاف تصفیه و انحلال شرکت ، برای فروش تجارت قانون خاصی وجود ندارد. لذا این عمل باید با رعایت قوانین عام و خصوصاَ با توجه به موارد زیر صورت پذیرد :
- عمل فروش تجارت، وظیفه مدیران شرکت است که البته باید در محدوده اختیارات ایشان، انجام پذیرد
- در فروش تجارت، باید به ارزش نهفته در ترکیب عوامل تولید کالا یا خدمت توجه گردد. اساساَ انگیزه اصلی فروش تجارت ، به جای برچیدن آن ، دریافت بهای این ارزش نهفته است. به عبارت دیگر ترکیب نمودن عوامل تولید ، محصول کار بوده و دارای ارزش است
- عملکرد خوب تاجر، ایجاد شهرت نموده و مشتریانی را به سوی خود جلب نموده است. پس از فروش تجارت می توان حدس زد که لااقل ثمرات بخشی از این شهرت نصیب انتقال گیرنده تجارت شود. در قیمت گذاری تجارت، به این ارزش نیز تحت عنوان حق کسب و پیشه یا عناوین مشابه، توجه می گردد
- چنانچه محصول یا محصولات تولیدی، دارای یک علامت تجاری شناخته شده باشد، انتقال گیرنده انتظار دارد که برای کمال بهره برداری از شهرت ایجاد شده، حق استفاده از علامت تجاری نیز به وی منتقل گردد
- طبق ماده 12 قانون کار، با فروش تجارت ، تغییری در موقعیت کارگران ایجاد نشده و فقط کارفرمای ایشان تغییر می کند. هدف مقنن این بوده است که کارگران از قبل فروش تجارت آسیب نبینند
- برخلاف کارگران که راجع به آن حکم خاصی در قانون کار وجود دارد ، فروش تجارت موجب انتقال اتوماتیک تعهدات قراردادی از فروشنده تجارت به خریدار تجارت نمی گردد مگر اینکه توافق سه جانبه ای شکل گیرد
- اغلب انواع تجارت مستلزم اخذ مجوزهای متعدد از مراجع نظارتی دولتی است. برخی از این مجوزها به اعتبار وجود کیفیت های لازم در لوازم و روش های تولید محصول است. طبیعتاَ مجوزهای اخیر قابل نقل و انتقال بوده و همراه با دیگر اجزاء تجارت به خریدار منتقل شده و بهایی برای آن ها در نظر گرفته می شود
- هر تجارتی زاینده دیون دولتی همچون مالیات، عوارض، حق بیمه و غیره است. اصولاَ این دیون نباید به انتقال گیرنده تجارت منتقل گردد اما قوانین خاص متعددی وضع شده اند که غالباَ برای انتقال دهنده و انتقال گیرنده مسئولیت تضامنی در ادای این دیون ایجاد می کنند.
آثار فروش تجارت
با فروش تجارت، شخصیت حقوقی شرکت باقی مانده و کماکان تاجر محسوب است. بنابراین تغییری در وضعیت نام شرکت ایجاد نمی گردد زیرا نام برخلاف علامت تجاری که معرف محصول است ، معرف شخص بوده و به خریدار تجارت، منتقل نمی گردد. حقوق و تعهدات قراردادی شرکت نیز اصولاَ بدون تغییر باقی می ماند مگر اینکه از طریق توافق سه جانبه به خریدار تجارت منتقل شده باشد و یا به حکم قانون، به تبع فروش تجارت، به خریدار منتقل گردد.
فروش تجارت به وسیله شخص حقیقی تاجر
فرآیند فروش تجارت
فرآیند فروش تجارت به وسیله شخص حقیقی تاجر تفاوتی با فروش تجارت به وسیله شرکت تجارتی ندارد جز اینکه شخص حقیقی تاجر، اصالتاَ مبادرت به فروش نموده و دغدغه تشخیص حدود اختیارات را ندارد.
آثار فروش تجارت
برخلاف آنچه در مورد شرکت تجاری بیان شد، فروش تجارت ، وضعیت تاجر بودن شخص حقیقی را از وی سلب می کند مشروط بر اینکه اسباب دیگری که موجب تاجر تلقی شدن وی گردد، در میان نباشد. حقوق و تعهدات قراردادی شخص حقیقی تاجر همانند شرکت تجاری، بدون تغییر باقی می ماند مگر در محدوده استثنائاتی که در مورد شرکت تجاری ذکر شد.