سلام و احترام خدمت دوستان و مشاورین ارجمند که زمان بسیاری را به جهت مشاوره دادن و کمک به عزیزانی که دچار مشکل شده اند از جمله خود بنده اختصاص میدهند.
اولین مطلبی که بعد از حدود یک سال و اندی کنکاش بدنبال راهکار مناسبی برای حل مشکلم بودم متوجه شدم اینکه:عمدتا به دلیل عدم آگاهی(کمتر به دلیل سهل انگاری)از نحوه انجام امور روزمره و مسائل مربوط به آن همچون معاملات،حقوق ومزایا و زندگی مشترک و ...متوجه پایمال شدن منافع مان در گذشته وبه تبع آن پیوسته متحمل هزینه های مالی و زمانی و غیره و از همه مهمتر هدر دادن انرژی فراوانی میشویم.
در واقع وجود یک فرد معتمد و کارشناس در کلیه امور حقوقی و غیره
در زندگی ضروری به نظر میرسد.!
در نهایت به ناچار با اعتماد و توکل نابجا یا رودربایسی و قصور،موقعیت سواستفاده افراد سودجو و حتی وسوسه نزدیکان را فراهم نکنیم(چه روابط و فرصتهای عالی و مهمی اینگونه از بین رفت و نقطه قوت وگرمی به مشکل و معذل و حتی تباهی و یک خاطره زیانبار تبدیل شد).
طرحی همچون بیمه یا اینچنینی با پرداخت مبالغ ماهیانه یا سالیانه برنامه ریزی و اجرا میشد تا با پرداخت هزینه های ماهیانه مثل بیمه، از ابتدا امورات حقوقی و غیره اصولی و به دست متخصص انجام میشد با هزینه ای که برای عموم در دسترس باشد و با تحت پوشش قرار دادن بیشتر افراد و بهینه سازی مراحل اداری برای طرفین به صرفه باشد. و ضررها و هزینه های افراد و حتی بیمه گران و سرگردانی در محاکم جلوگیری میشد.
همه میدانیم که با وصف چند خطی از یک ماجرا نمیتوان راه حل مناسبی بیان کرد.
البته این نظریه است.
چهار عدد نیم=۲
سه هزارم ۲۱۰ ملیون =۶۳۰هزار
۶۳۰هزار ×۲=۱/۲۶۰/۰۰۰