باز هستیم
مشاوره حقوقی
021-91023784
واتساپ
0 امتیاز
3,659 بازدید
در ازدواج توسط
سلام

١ سال پيش از همسرم جدا شدم و پسرخاله مامانم كه از بچگى به من علاقه داشت از موقعيت استفاده كرد و به من پيشنهاد ازدواج داد و چون ساليان سال بود كه خانواده هامون قطع رابطه كرده بودن من هم از زندگى خصوصى ايشان خبر نداشتم،اين اقا به دروغ به من گفت كه ازدواج نكرده ولى از طريق يك پيامك كه برام اومد از طرف خانومى متوجه شدم كه ازدواج كرده ولى به من دروغ گفته ولى ديگه دير شده بود چون با دروغ من و قانع كرده بود كه ازدواج موقت كنيم تا سر فرصت پدر مادرم و راضى كنم بيان خواستگارى.

بدليل موقعيت من كه مطلقه بودم خانوادش راضى نبودن البته به گفته ى خودش بعد گفت كه كسى از ازدواج ما خبر نداشته باشه جز پدر مادرت با پدر و مادرم رفتيم پيش يه روحانى كه ايشان خودشون معرفى كرده بودن و صيغه محوميت خوانده شد، يه اپارتمان كه مالكش خواهرم بود برام اجاره كرد ولى هيچ قولنامه اى نوشته نشد همچنين هيچ دفترچه يا برگه اى كه نشان دهنده ازدواج موقت هم باشه ندارم بعد كه متوجه شدم كه همسرش بوده كه به من پيغام داده بهش گفتم و مجددا من و قانع كرد كه در مرحله ى طلاق و حدايى هستن و بچه دار نميشه.

ابان ماه پارسال بود كه متوجه شدم با همسرش اشتى كرده و رفتن مسافرت خارج از كشور ولى به من دروغ گفت كه مأموريت كارى رفته بعد از سفر اومد تهران پيش من كه دعوامون شد و من بهش گفتم برو دنبال زندگيت رفت و  بعد از دوماه دوباره اومد شروع كرد به راضى كردن من و منم گول خوردم باور كردم كه داره جدا ميشه چون همه چى درست به نظر ميومد، اين اقا در شهر بهبهان كار ميكنه و ٢٠ روز اونجاست ١٠ روز كه مرخصى داره ميره خونه پيش همسر اولش كه مشهد هست پدر مادرشم همون مشهد زندگى ميكنن،

براى من تهران خونه اجاره كرد تمام لوازم هاى خونه رو هم برام خريد خرج خونه همه رو ميداد ولى بعد از سفرش با همسرش همه اينا قطع شد و شروع كرد به ناله كردن كه من پول ندارم حتى ماشينم و فروختم براى دوا درمون كه به دروغ گفته بود سرطان دارم. ولى تمام همسايه ها توى بهبهان ديده بودن كه ما با هم زندگى ميكنيم چون اونجا هم يه اپارتمان داشتيم هر وقت نميتونست بياد تهران من ميرفتم پيشش ولى ميديدم چه دروغهايى به همسرش ميگه،يه روز متوجه شدم به غير من و همسرش با يه دختر ديگه هم دوسته كه فقط در حد چت و اين چيزاست،

دوماه پيش اخرين بارى كه رفتم پيشش متوجه شدم كه ماشينى كه ميگفت فروخته براى بيماريش نبوده بلكه براى همسرش زمين توى رشت خريده اون روز متوجه شدم كه جدايى در كار نيست داره من و بازى ميده براى همين بهش گفتم كه من متوجه شدم كه دروغ گفته اونم طاقت نياور و شروع كرد به فحاشى كردن و لباسهاى من و ريخت تو خيابان منم رفتم فرودگاه كه برگردم تهران،دو روز بعد ديدم به مامانم پيغام داده و من و تهديد كرده منم زنگ زدم به دخترى كه باهاش دوست بود همه جريان و گفتم و اگاهش كردم كه گول نخوره بعد با اون دختر خانوم كه صحبت كردم متوجه شدم به اونم دروغ گفته كه طلاق گرفته و هم سرطان داره و از اون دختر ١٠ميليون پول گرفته اونم متوجه شد كه من با اون دختر تماس گرفتم البته دختره عكس العمل نشون داد كه متوجه شده،

اين اقا توى اينستاگرام به خواهرم كه هيچى نميدونست از رابطمون و به پسرم كه بزرگه پيغام داده و به دروغ گفته كه من به همسرش پيغام دادم و اگر انفاق بيفته شكايت ميكنه منم به پدرش همه چيو گفتم اولش باور نكرد ولى بعد باور كرد ،حالا اين اقا به من پيامك داده و حرفهاى ناجور بهم زده و تهديدم كرده

الان ميخوام ازش شكايت كنم كه فريبم داده ولى نميتونم ثابت كنم كه ازدواج موقت داشتيم پدر مادرم ميتونم شهادت بدن؟

هم اينكه به خاطر حرفهاى زشتش ميخوام اعاده ى حيثيت كنم،ميتونم؟

و اگر از طريق پيامك يا تلگرام همسرش و اگاه كنم ايا ميتونه از من شكايت كنه به عنوان مزاحم؟

لطفأ راهنماييم كنيد ممنون ميشم
1 پاسخ
0 امتیاز
توسط (220 امتیاز)
با سلام

1. در مورد اثبات رابطه ازدواج موقت باید گفت شما می توانید رابطه زوجیت رو اثبات کنید ولی در خصوص شهادت پدر و مادر، شهادت این دو بزرگوار در دادگاه پذیرفته نیست. باید از طرق دیگری برای اثبات رابطه اقدام کرد.

2. برای حرف هایی که به نقل از شما زشت بوده هم باید دید که چه حرف هایی (به صورت دقیق) به شما نسبت داده شده تا نوع شکایت مشخص شود.

3. در مورد آگاه کردن همسرش باید به صورت تلفنی با هم مذاکره داشته باشیم تا تاثیری در شکایت های آتی شما نداشته باشه... .

مشاوره های مشابه

مشاوره رایگان
0 امتیاز
1 پاسخ 6,144 بازدید
0 امتیاز
2 پاسخ 628 بازدید
0 امتیاز
1 پاسخ 9,933 بازدید
0 امتیاز
1 پاسخ 3,507 بازدید
0 امتیاز
1 پاسخ 3,519 بازدید
0 امتیاز
1 پاسخ 1,164 بازدید
تماس با بیدبرگ
درباره بیدبرگ
قوانین بیدبرگ

.
.
...