بيمه ، اشخاصي را كه متحمل لطمه ، زيان يا حادثه ناخواستهاي شده اند قادر مي سازد كه پيامدهاي اين وقايع ناگوار را جبران كنند. خسارت هايي كه به اين قبيل افراد پرداخت ميگردد از پول هايي تأمين مي شود كه براي خريد بيمه نامه مي پردازند و با پرداخت آن در جبران خسارت همديگر مشاركت مي كنند. به بيان ديگر همه آن هايي كه خود را بيمه ميكنند با مشاركت در سرمايه اي كه متعلق به همه خريداران بيمه است ، در جبران خسارت و زيان هاي هريك از افراد بيمه شده، شريك و سهيم مي شوند. بيمه گران خطرهاي احتمالي را به خوبي مي شناسند و احتمال وقوع آن ها رامي دانند بنابر اين مي توانند ميزان حق بيمه اي را كه هر شخص بايد بپردازد به نحوي محاسبه كنند كه مبلغ جمع آوري شده براي جبران خسارت هايي كه پيش خواهد آمد، كافي باشد. بديهي است كه تنها تعدادي از آنان كه خود را بيمه كرده اند نياز به جبران خسارت از محل مبلغ جمع آوري شده خواهند داشت. بر اين اساس ، مقدار حق بيمه مربوط به هر نفر متقاضي بيمه با توجه به دو عامل مهم محاسبه مي شود: نخست اين كه ، به طور كلي احتمال بروز خسارت در آينده چه قدر است؟ دوم ،آن كه احتمال وقوع حادثه براي بيمه گذار متقاضي بيمه بيشتريا كمتر از ميانگين احتمال خطر مزبور باشد. براي روشن شدن موضوع 3 مثال مي آوريم . 1. در بيمه هاي مربوط به اتومبيل : جواني كه اتوموبيل پرقدرتي دارد ياراننده اي كه قبلا چند مورد تصادف داشته و خودش مقصر بوده است ، از راننده ميان سال و با تجربه اي كه اتوموبيل كم قدرتي دارد و قبلا تصادف نكرده است ، حق بيمه بيشتري مي پردازد. 2. در بيمه آتش سوزي : صاحب مغازه ساندويچ فروشي ، ازصاحب يك دفتر خدماتي حق بيمه بيشتري مي پردازد يعني، هر چه احتمال خطربيشتر باشد ،حق بيمه نيز بيشتر خواهد بود. 3. براي فردي جوان و تندرست كه شغل بي خطري دارد خريدن بيمه زندگي آسان تر و حق بيمه آن هم كمتر خواهد بود تا فرد سالمندي كه شغل پرخطري دارد.