مشتری به عنوان ولی‌نعمت سازمان‌ها شناخته می‌شود. این مشتریان هستند که با خرید خدمات و کالاها از سازمان و وفاداری به سازمان‌ها، باعث پایداری آن‌ها می‌شوند.

مشتری مداری در سازمان ها

سازمان‌هایی که مشتری خود را در اولویت قرار می‌دهند، همواره به فکر آسایش و راحتی مشتریان خود هستند. فرهنگ استفاده از فناوری اطلاعات علاوه بر مزایای رقابتی فراوانی که در ابعاد مختلف برای یک سازمان ایجاد می‌کند، از فرهنگ مشتری‌مداری نیز نشات می گیرد. سازمانی که به مشتری خود اهمیت می دهد، در اسرع وقت و با کمترین هزینه به او خدمات ارائه می دهد.

سازمان های بهره کش

در این میان سازمان‌هایی هستند که مشتری‌محور نیستند و حتی بدتر از آن، از مشتریان خود برای انجام وظایفی که اصولا سازمان باید انجام دهد، بهره‌کشی می‌کنند. به عنوان مثال، مسئولیت انتقال نامه بین شعب مختلف یک سازمان بر عهده خود سازمان می باشد. اما به دلیل نبود سیستم فناوری اطلاعات متمرکز در برخی سازمان ها، این مهم بر دوش مشتری قرار می گیرد. این شرایط، بستر ظهور مشکلات مختلفی همچون تغییر در متن نامه توسط کلاهبرداران را نیز فراهم می‌کند. درحالی که در صورت وجود سیستم IT موثر و کارآمد، این فرآیند بر عهده خود سازمان است.

سازمانی که از مشتری خود بهره‌کشی می‌کند و مشتری را در ادارات مختلف سازمان از این طبقه به آن طبقه می فرستد تا در این میان مشتری را عذاب دهد و به نوعی بر کم‌کاری و نابهره‌وری خود سرپوش بگذارد، مشتری محور نیست. این سازمان مبتلا به نوعی سادیسم سازمانی شده است و از عذاب دادن مشتریان خود لذت می برد.

درمان مشتری آزاری سازمان ها

سازمان‌هایی که دچار این بیماری شده‌اند نیاز به درمان دارند. راه درمان این بیماری سازمانی، در اولویت قرار دادن مشتری در تمامی امور است. وقتی مشتری به اولویت اول سازمان تبدیل شود، تصمیمات در راستای آسایش و راحتی او گرفته می‌شود. پیاده‌سازی و اجرای مناسب راهکارهای فناوری اطلاعات، به عنوان اولویت اصلی و اساسی، ضمن ایجاد سهولت در انجام فرآیندهای سازمانی، نشان‌دهنده میزان اهمیتی است که سازمان برای مشتریان خود قائل است.

نوشته ای از حسین حسینی تبار – مدیر ارشد اجرایی بیدبرگ در روزنامه فناوران

بحران اقتصادی ، سقوط بازار

دیدگاهتان را بنویسید