—————————————————————————————————————————————–
دوران پسا برجام و چالش های آن برای صنعت بیمه
بدون شک فعالیت در فضای رقابتی به خصوص در سطح فرا ملی باید متکی بر یک مزیت رقابتی پایدار باشد. مزیتی که به راحتی قابل تقلید نیست و بیشترین ارزش را برای مشتریان ایجاد می کند. هر چند مباحث مرتبط مزیت نسبی در ادبیات تجارت بین الملل از زمان آدام اسمیت تا ریکاردو ، ساموئلسون و مایکل پورتر دچار تغییر ات زیادی در نوع نگاه و مولفه های مزیت رقابتی شده است.
با این حال آنچه در دهه ۷۰ به بعد کشورهایی مانند ژاپن، کره و سایر اقتصاد های نوظهور را در عرصه بین المللی را بعنوان اقتصادهای مطرح دنیا مطرح کرد صرفا مزیت نسبی عوامل تولید از قبیل منابع طبیعی و عوامل تولید از قبیل نیروی کار ارزان و راههای مواصلاتی که در آثار اندیشمندان متقدم مورد تاکید قرار می گرفتند نبود. ژاپن به صراحت اعلام کرد که فعالیت در بخش هایی که صرفابه لحاظ منابع و نیروی کار ارزان در آن دارای ارزش نسبی است برای این کشور سود چندانی ندارد و قصد دارد اتفاقا در حوزه هایی فعالیت کند که به ظاهر در آن واجد مزیت نسبی نیست. صنایعی که دارای کشش درآمدی تقاضای آنها بالاست و پیشرفت فن آوری سریع و بهره وری نیروی کار کار روز افزون است.
بنابراین همانطور که مایکل پورتر اشاره می کند یکی از عوامل مزیت نسبی و رقابتی یک کشور بهره وری تمام عوامل تولید است. به نظر می رسد یکی از چالش های پیش روی صنعت بیمه در دوران پسابرجام ، و رقابت با بیمه گران خارجی در کشور و بیرون از مرزهای در سطح فراملی عدم بهره وری عملیاتی است. این عدم بهره وری چه در حوزه عدم استفاده بایسته و کارا از سرمایه های اجتماعی و منابع انسانی، هم در حوزه ساختار و فرآیندها و هم موانع تکنولوژیکی در سطح سخت افزار و نرم افزار و از همه مهم تر رویکرد و بینش مدیریتی در ایجاد یکپارچگی منابع را در برمی گیرد. هر چند فضای کسب و کار و قوانین و مقررات نیز مزید بر علت است.
https://telegram.me/DrNourollahi
—————————————————————————————————————————————–