باب اول قانون دیه – تعریف دیه و موارد آن

ماده ۲۹۴  قانون دیه – دیه مالی است که به سبب جنایت بر نفس یا عضو به مجنی علیه یا به ولی یا اولیاءدم او داده می شود .

ماده ۲۹۵  قانون دیه– در موازد زیر دیه پرداخت می شود –
الف – قتل یا جرح یا نقص عضو که بطور خطاء محض واقع می شود و آن در صورتی است که جانی نه قصد جنایت نسبت به مجنی علیه راداشته باشد و نه قصد فعل واقع شده بر او را مانند آنکه تیری را به قصد شکاری رها کند و به شخصی برخورد نماید .
ب – قتل یا جرح یا نقص عضو که بطور خطاء شبیه عمد واقع می شود و آن در صورتی است که جانی قصد فعلی را که نوعا” سبب جنایت نمی شود داشته باشد و قصد جنایت را نسبت به مجنی علیه نداشته باشد مانند آنکه کسی را به قصد تادیب بنحوی که نوعا” سبب جنایت نمی شود بزند و اتفاقا”موجب جنایت گردد یاطبیبی مباشرتا” بیماری را بطور متعارف معالجه کند و اتفا” سب جنای بر او شود .
ج – مواردی از جنایت عمدی که قصاص در آنها جایزنیست .

تبصره ۱ – جنایتهای عمدی و شبه عمدی دیوانه و نابالغ بمنزله خطاء محض است .

تبصره ۲ – در صورتی که شخص کسی را به اعتقاد قصاص یا به اعتقاد مهدورالدم بودن بکشد واین امر بر دادگاه ثابت شود وبعدا” معلوم گردد که مجنی علیه مورد قصاص و یامهدورالدم نبوده است قتل به منزله خطاء شبیه عمد است . و اگر ادعای خود را در موردمهدورالدم بودن مقتول به اثبات برساند قصاص و دیه از او ساقط است .

تبصره ۳ – هرگاه بر اثر بی احتیاطی یا بی مبالاتی یا عدم مهارت و عدم رعایت مقررات مربوط به امری قتل یا ضرب یا جرح واقع شود بنحوی که اگر آن مقررات رعایت میشد حادثه ای اتفاق نمی افتاد قتل و یا ضرب و یا جرح در حکم شبه عمد خواهد بود .

ماده ۲۹۶ – در مواردی هم که کسی قصد تیراندازی به کسی یا شیئی یا حیوانی را داشته باشد و تیر او به انسان بی گناه دیگری اصابت کند عمل او خطای محض محسوب میشود .

باب دوم قانون دیه – مقدار دیه قتل نفس

ماده ۲۹۷ قانون دیه دیه قتل مرد مسلمان یکی از امور شش گانه ذیل است که قاتل در انتخاب هر یک از آنها مخیرمیباشد و تلفیق آنهاجایز نیست –

۱ – یکصد شتر سالم وبدون عیب که خیلی لاغر نباشند .

۲ – دویست گاو سالم و بدون عیب که خیلی لاغر نباشند .

۳ – یکهزار گوسفند سالم و بدون عیب که خیلی لاغر نباشند .

۴ – دویست دست لباس سالم از حله های یمن

۵ – یکهزار دینار مسکوک سالم وغیر مغشوش که هردینار یک مثقال شرعی طلا به وزن ۱۸نخود است .

۶ – ده هزار درهم مسکوک سالم و غیر مغشوش که هر درهم به وزن ۶/۱۲ نخود نقره می باشد .

تبصره ۱ – قیمت هر یک از امور ششگانه در صورت تراضی طرفین ویا تعذر همه آنها پرداخت می شود .

تبصره ۲ـ میزان دیه اقلیت‌های دینی شناخته شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با نظر ولی امر است که توسط قوه قضاییه استعلام و به دادگاه‌ها ابلاغ می‌شود. دادگاه‌ها مکلفند مطابق نظر مذکور و با رعایت سایر مقررات این قانون از قبیل جنسیت مجنی علیه و زمان وقوع جنایت رای مقتضی صادر کنند. اصلاحی مطابق قانون الحاق یک تبصره به ماده (۲۹۷) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ مصوب ۱۳۸۲

ماده ۲۹۸ – دیه قتل عمد در مواردی که قصاص ممکن نباشدو یا ولی مقتول به دیه راضی شود یکی از امور ششگانه فوق خواهد بود لکن در کلیه مواردی که شتر به عنوان دیه تعیین می شود لازم است که سن آن از پنج سال گذشته و داخل در سال ششم شده باشد .

ماده ۲۹۹ – دیه قتل در صورتیکه صدمه و فوت هر دو در یکی از چهارماه حرام ( رجب – ذیقعده – دیحجه – محرم ) و یا در حرم مکه معظمه واقع شود علاوه بر یکی از موارد ششگانه مذکور در ماده ۲۹۷ به عنوان تشدید مجازات باید یک سوم هر نوعی که انتخاب کرده است اضافه شود و سایرامکنه وازمنه هرچند متبرک باشند دارای این حکم نیستند .
تبصره – حکم فوق در مواردی که مقتول از ارقارب قاتل باشد جاری نمی گردد .

ماده ۳۰۰ – دیه قتل زن مسلمان خواه عمدی خواه غیرعمدین نصف دیه مرد مسلمان است .

ماده ۳۰۱ – دیه زن و مرد یکسان است تاوقتیکه مقدار دیه به ثلث دیه کامل برسد در آنصورت دیه زن نصف دیه مرد است .

باب سوم قانون دیه – مهلت پرداخت دیه

ماده ۳۰۲ – مهلت پرداخت دیه در مواردمختلف از زمان وقوع قتل به ترتیب زیر است –

الف – دیه قتل عمد باید در ظرف یکسال پرداخت شود .

ب – دیه قتل شبیه عمد در ظرف دو سال پرداخت می شود .

ج – دیه قتل خطاء محض در ظرف سه سال پرداخت می شود .

تبصره ۱ – تاخیر از این مهلت ها بدون تراضی طرفین جایزنیست .
تبصره ۲ – دیه قتل جنین و نیز دیه نقص عضو یا جرح به ترتیب فوق پرداخت میشود .
ماده ۳۰۳ – اگر قاتل در شبیه عمد در مدت معین قادر به پرداخت نباشد به او مهلت مناسب داده می شود .

باب چهارم قانون دیه – مسوول پرداخت دیه

باب پنجم قانون دیه – موجبات ضمان

باب ششم قانون دیه – اشتراک در جنایت

باب هفتم قانون دیه – تسبیب درجنایت

باب هشتم قانون دیه – اجتماع سبب و مباشر یا اجتماع چند سبب

باب نهم قانون دیه – دیه اعضاء بدن

ماده ۳۶۷ – هر جنایتی که بر عضو کسی وارد شود و شرعا” مقدار خاصی بعنوان دیه برای آن تعیین نشده باشد جانی بایدارش بپردازد .

فصل اول – دیه مو

فصل دوم – دیه چشم

فصل سوم – دیه بینی

فصل چهارم – دیه گوش

فصل پنجم دیه لب

فصل ششم – دیه زبان

ماده ۳۹۶ – از بین بردن تمام زبان سالم یا لال کردن انسان سالم یا ضربه مغزی ومانند آن دیه کامل دارد و بریدن تمام زبان لال ثلث دیه کامل خواهد بود .

فصل هفتم – دیه دندان

فصل هشتم – دیه گردن

فصل نهم – دیه فک

فصل دهم – دیه دست و پا

فصل یازدهم – دیه ناخن

ماده ۴۲۹ – کندن ناخن بطوری که دیگر نروید یا فاسدوسیاه بروید ده دینار واگر سالم و سفید بروید پنج دینار است .

فصل دوازدهم – دیه ستون فقرات

فصل سیزدهم – دیه نخاع

فصل چهاردهم – دیه بیضه

فصل پانزدهم – دیه دنده

فصل شانزدهم – دیه استخوان زیر گردن

فصل هفدهم – دیه نشیمن گاه

فصل هیجدهم – دیه استخوان ها

ماده ۴۴۲ – دیه شکستن استخوان هر عضوی که برای آن عضو دیه معینی است خمس آن می باشد و اگر معالجه شود و بدون عیب گردد دیه آن چهارپنجم دیه شکستن آن است و دیه کوبیدن آن ثلث دیه آن عضو و در صورت درمان بدون عیب چهارپنجم دیه خرد شدن استخوان می باشد .

نظریه فقهای شورای نگهبان در خصوص متن ماده ۱۵۲ قانون دیات مصوب ۱۳۶۱ و ماده ۴۴۳ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰

شماره ۴۷۷۱ ۳/۵/۱۳۷۲

ریاست محترم دادگاه کیفری یک شعبه ۲ اراک
نامه شماره ۱۴۲۳ مورخ ۲۲/۱۰/۱۳۷۱ در جلسه فقهای شورای نگهبان مطرح و نظر آقایان فقهاء بدین شرح اعلام می گردد:
منظور از جداشدن استخوان در ماده مذکور در قانون دیات و قانون مجازات اسلامی این که استخوان به کلی ا زمفصل بیرون آمده باشد که قهرا قسم خاصی از دررفتگی است نه مطلق در رفتگی و مقصود بریده شدن استخوان و جداشدن آن از عصو نیست و با این برداشت ماده مذکور مورد تایید شورای نگهبان قرارگرفته است .
دبیر شورای نگهبان ـ احمد جنتی

شماره ۱۴۲۳ ۲۲/۱۰/۱۳۷۲
محضر مبارک دبیر محترم شورای نگهبان قانون اساسی دامت برکاته
ضمن ابلاغ سلام و عرض اخلاص خواهشمند است پاسخ دهید متن ماده ۱۵۲ قانون دیات مصوب ۱۳۶۱ کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس شورای اسلامی و ماده ۴۴۳ قانون مجازات اسلامی مصوب هشتم مرداد ماه هزارو سیصد و هفتاد کمیسیون یادشده که متخذ از متون فقهی و منابع روائی مذهب تشیع می باشد بدین قرار است در جداکردن استخوان از عضو بطوریکه آن عضو بی فایده گردد دو ثلث دیه همان عضو است و اگر بدون عیب درمان شود دیه آن چهارپنچم دیه اصل جداکردن می باشد و نظر به اینکه اکثر متون فقهی و کل منابع روائی به لسان عربی مرقوم گردیده و عبارت (فک العظم من العضو) وارده شده و تنها کتاب فارسی که اینجانب تاکنون ملاحظه کردم کتاب جامع الشتاب باقیمانده ا زآیت الله العظمی حاج میرزا ابوالقاسم قمی رضوان الله تعالی علیه می باشد که در پاسخ سائلی مرقوم فرموده اند دیه دررفتگی اگر عضو بی فایده شده باشد دوسوم دیه آن عضو و اگر بی فایده نشده باشد چهارپنجم این مقدار است .
همچنین عبارتی که در ترجمه مختصر نافع آمده است شبیه این است اکنون در مقام اجرای این دو ماده قانونی دادگاه سردوراهی قرار دارد معلوم نیست منظور روایت و متون فقهی و مواد قانونی جداشدن استخوان عضو و کنار انداخته شدن آن می باشد یا منظور از این عنوان در رفتگی استخوان از مفصل باشد آنچه که عرف و عادت و تجربه نشان داده است در ضایعات بدنی از نوع ضایعات استخوانی و یا به تعبیر بهتر صدمات مربوط به استخوان خفیف ترین صدمات دررفتگی صدمات استخوانها از مفصل می باشد که با اندک تلاشی استخوان در رفته به جای خود انداخته م یشود و در مقام مقایسه و آنچه از دقت و ظرافت احکام شرعی مخصوصا از نظر شیعه اثنی عشریه معهود است دیه و هر مجازات دیگر به هر اندازه همان صدمه وارد شده و به مقدارتجاوز می باشد .
و اگر مقصود ضایع شدن استخوان از عضو و به کنار انداخته شدن آن است پس فتوای بعضی از بزرگان دین چگونه قابل توجیه است علی ایحال مجددا ضمن عرض ارادت خواهشمند است در مقام تفسیر این دو ماده اینجانب را راهنمائی فرمائید.
رئیس دادگاه کیفری یک شعبه ۲ اراک ـ علی اصغر بیگدلی

ماده ۴۴۳ – در جدا کردن استخوان از عضو بطوریکه آن عضوبی فائده گردد و ثلث دیه همان عضو است و اگر بدون عیب درمان شود ، دیه آن چهارپنجم دیه اصل جداکردن می باشد .

فصل نوزدهم – دیه عقل

فصل بیستم – دیه حس شنوائی

فصل بیست ویکم – دیه بینائی

فصل بیست ودوم – دیه حس بویائی

فصل بیست وسوم – دیه چشائی

فصل بیست و چهارم – دیه صورت و گویایی

فصل بیست وپنجم – دیه زوال منافع

باب دهم قانون دیه – دیه جراحات

فصل اول – دیه جراحت سر و صورت

فصل دوم – دیه جراحتی که به درون بدن انسان وارد می شود

فصل سوم – دیه جراحتی که در اعضاء انسان فرو می رود .

باب یازدهم قانون دیه – دیه جنایتی که باعث تغییر رنگ پوست یا تورم میشود .

باب دوازدهم قانون دیه – دیه سقط جنین

ماده ۴۸۷ – دیه سقط جنین به ترتیب زیر است –

دیه نطفه که در رحم مستقر شده بیست دینار

دیه علقه که خون بسته است چهل دینار

دیه مضعه که بصورت گوشت درآمده است شصت دینار

دیه جنین در مرحله ای که بصورت استخوان درآمده و هنوز گوشت نروئیده است هشتاد دینار.

دیه جنین که گوشت واستخوان بندی آن تمام شده وهنوز روح در آن پیدا نشده یکصد دینار.

تبصره – در مراحل فوق هیچ فرقی بین دختر وپسر نمی باشد .

دیه جنین که روح در آن پیدا شده است اگر پسر باشد دیه کامل و اگر دختر باشد نصف دیه کامل واگر مشتبه باشد سه ربع دیه کامل خواهد بود .

باب سیزدهم قانون دیه – دیه جنایتی که بر مرده واقع می شود

 

دیدگاهتان را بنویسید