از دلایل ساختاری عدم رشد بیمه -های عمر در ایران عدم دسترسی به آمار صحیح و منسجم است که برای رفع این معضل باید یک نظام آماری مدون و منظم در صنعت بیمه شکل گیرد. در این راستا بیمه مرکزی باید نقش مدیر و ارشادگر را داشته باشد و شرکت -های بیمه را موظف به تولید و ارائه آمارهای منظم و دقیق نماید و این آمارها توسط بیمه مرکزی جمع آوری، هماهنگ و منظم گردیده و در اختیار همگان قرار گیرد.
عوامل ساختاری عدم رشد بیمه عمر
- یکی از مهمترین مشکلات ساختاری کشورهای جهان سوم نظیر ایران این است که اختلافات طبقاتی زیادی بین دهکهای جامعه وجود دارد واکثریت جامعه در سطح افراد کم درآمد و یا به عبارتی نسبتاً فقیر هستند و د رصد بسیار کمی ثروتمند و مرفه و درصد کمی نیز در سطح متوسط قرار دارند. علت این امر توزیع نامطلوب است و این افراد ثروتمند هستند که با وجود اینکه درصد کمی از جامعه را تشکیل میدهند، از درصد بالایی از منابع و ثر وت جامعه بهره می برند. بنابراین با وجود تورم که مشکل دائمی کشور ماست و درآمد پایین مردم، این تعداد زیاد افراد به سختی نیازهای اولیه ی عمر خود را تأمین کرده و سهمی از درآمدشان برای پس انداز کردن باقی نمی ماند که بتوانند بر ای خود بیمه عمر خریداری کنند. افراد ثروتمند نیز که به دنبال کسب سود بیشتر هستند به علت وجود تورم و تنزل مستمر ارزش پول ترجیح میدهند ثروت و درآمد خود به در طرحهای سرمایه گذاری کوتاه مدت که هم مطمئنتر هستند و هم سریعتر به سود می رسند، اختصاص دهند
- وجود بیمه های تأمین اجتماعی کافی ولی در عین حال غیر اقتصادی برای کارگران و کارمندان نیز میتواند اثری نامطلوب بر توسعه ی بیمه های عمر در کشور ما داشته باشد. اگر چه وجود بیمه های تأمین اجتماعی امری لازم و ضروری است و جزء وظایف دولت به شمار میرود و دولت نباید در امور آن کوتاهی کند، ساختار کاملاً دولتی بیمه های تأمین اجتماعی و بازنشستگی که امروزه در دنیا در زمره ی نظامهای سنتی به شماره میرود و کشورهای ک می از آن استفاده میکنند از موانعی را بوجود می آورد. در نظام دولتی سازمانهای تأمین اجتماعی و بازنشستگی ایران سرمایه -ی نسبتاً خوبی پس از بازنشسته شدن کارمندان دولت و کارگران در کنار مستمری به آنها تعلق میگیرد، حتی در بسیاری از موارد این مستمریها از آنچه کارمندان در زمان خدمت خود به عنوان حقوق دریافت میکرد بیشتر میباشد که این شیوه فقط در کشور ما مرسوم است، لذا بیشتر افراد به فکر خرید بیمه -ی عمر نمی افتند
- یکی دیگر از موانع اصلی رشد بیمه در ایران که در مورد بیمه ی عمر نیز صدق میکند این است که بازار بیمه ایران به نوعی در انحصار کامل دو لت است زیرا نه تنها تعیین تعرفه های حق بیمه در اختیار شورای عالی بیمه در بیمه مرکزی ایران صورت میگیرد و شرکت ها مجبورند در نرخ حق بیمه ها از دولت تبع یت کنند بلکه سهامدار اصلی چند شرکتی که سهم عمده ی بازار بیمه را در اختیار دارند (شرکت-های بیمه ایران، آسیا، البرز، دانا) دولت بوده و سایر شرکتهای خصوصی نیز درصد کمی (حدود ۲۵%) از فعالیت های بیمه ای را بر عهده دارند. بنابراین هیچ رقابتی بین شرکتهای بیمه ای چه در نرخ حق بیمه ها و چ ه در نرخ حق بیمه ها و چه در وسعت فعالیتها و رشد و توسعه ی شرکتها و جذب مشتریان وجود ندارند و آنها بازار را بین خود تقسیم کرده اند. در چنین بازاری که هیچ گونه رقابتی برای جذب مشتری و ارائه خدمات بهتر بین شرکتها وجود ندارد
عوامل اقتصادی عدم رشد بیمه عمر
- تورم: وجود تورم پایدار در اقتصاد ایران منجر به کاهش ارزش سرمایه بیمه گردیده و قدرت خرید آن را می کاهد و لذا قراردادهای بلند مدت بیمه عمر را متزلزل و نااستوار میسازد.
- بیکاری و فقر: مشکل بیکاری که یکی از معضلات جامعه ایران است و فقر ناشی از ترکیب دو عامل سطح نازل تولید سرانه و عدم تعادل چشمگیر در توزیع درآمد عوامل دیگری هستند که در عدم توسعه ی بیمه ی عمر در ایران مؤثرند
- سطح پایین درآمد: عامل دیگری که با مورد قبلی نیز در ارتباط است سطح پایین درآمد میباشد. بین سطح درآمد و تقاضا برای بیمه ی عمر رابطه ی مستقیمی وجود دارد. کاهش قدرت خرید و محدودیت درآمد مانع خرید بیمه میشود. مردم در وهله ی اول نیازهای ضروری خود را تأمین میکنند و بودجه های اضافی را به سایر هزینه ها و پس انداز کردن اختصاص میدهند. یک تحقیق نشان میدهد که کشش درآمدی سرانه بیمه عمر نسبت به درآمد سرانه ۱,۵۷ میباشد. لذا با توجه به کشش درآمدی سرانه، بیمه ی عمر از نظر اقتصادی یک کالای لوکس است و با افزایش درآمد سهم حق بیمه ی عمر به شدت افزایش مییابد که این نتیجه را در پی دارد: بیمه عمر به درآمد سرانه وابسته است و به دنبال افزایش درآمد استقبال از بیمه عمر نیز بیشتر میشود.
- بار تکفل بالا: بین بار تکفل و میزان تقاضا برای بیمه -ی عمر نیز در شرایط عادی ارتباط مستقیم وجود دارد، در صورتی که این رابطه در مورد ایران بر عکس میباشد. در کشورهای توسعه یافته با افزایش تعداد افراد تحت تکفل، سرپرست خا نواده ضرورت بیشتری برای خرید بیمه احساس میکند تا آینده افراد خانواده ر ا از خطر بی سرپرست شدن و پیامدهای دیگر مصون بدارد؛ اما در ایران به دلیل عدم شناخت کافی از بیمه عمر و اینکه در نتیجه ی افزایش تعداد افراد تحت تکفل تأمین نیازهای تمام افراد خانواده دشوارتر شده، ضرورت زیادی برای خرید بیمه عمر احساس نمیشود. با افزایش تعداد فرزندان سرپرست خانواده بیشتر به فکر تأمین نیازهای مصرفی و ضروری روزمره آنها بوده و بیمه ی عمر برای آنها به عنوان یک کالای لوکس میگردد.
- قابل رقابت نبودن بیمه های عمر سنتی با سایر فعالیتهای سرمایه گذاری: شکل اقتصادی دیگر در رابطه با بیمه ی عمر این است که سود پرداختی شرکت های بیمه در قالب سرمایه های عمر حتی در مقایسه با سود بانکی در قراردادهای بیمه عمر سنتی کمتر است. زیرا زمینه هایی که شرکتهای بیمه به اجبار دولت برای سرمایه گذاری انتخاب میکنند بازده مناسبی ندارند. در حالی که نظام بانکی در مقایسه با بیمه پیشرفتهای قابل ملاحظه ای کرده و در بین مردم شناخته شده و قابل اعتماد است و بالاتر بودن نرخ سود بانکها نسبت به سود محاسبه شده در سرمایه های بیمه باعث میشود که پس انداز یا سرمایه گذاری در بانکها برای مردم جذابتر و قابل توجه تر باشد.در نمودار شماره (۶-۱)، سود سرمایه گذاری اصل وفرع در بانک ۱۳ درصد در نظر گرفته شده است. این نرخ از طریق یک میانگین وزنی سود سرمایه گذاری بلند مدت اصل سرمایه و سود سرمایه گذاری کوتاه مدت سود (فرع) محاسبه شده است. برای محاسبه عواید بیمه عمر، فرض شده است که احتمال فوت به دلیل حادثه ۳۰ در صد کل آمارفوتی ها را تشکیل می دهد. در صورت فوت به علت حادثه جمع سرمایه بیمه فوت به هر علت و فوت به علت حادثه به بیمه شده پرداخت می گردد. احتمال پرداخت سرمایه امراض خاص توسط شرکت بیمه ده درصد در نظر گرفته شده است. نمودار نشان می دهد که عواید بیمه عمر تا سن ۴۸ سالگی فرد (به مدت ۱۵ سال) به صورت جزئی از عواید سرمایه گذاری در بانک بهتر است، اما پس از آن عواید سرمایه گذاری در بانک به طور فزاینده ای از عواید سرمایه گذاری در بانک پیشی می گیرد.به عنوان مثال در سن ۴۷ سالگی فرد عواید بیمه عمر ۲۰،۷۵۷،۶۸۳ تومان و عواید سرمایه گذاری در بانک ۱۹،۶۴۱،۰۶۵ تومان است، در حالیکه در پایان دوره و درسن ۵۴ سالگی فرد، عواید سرمایه گذاری در بانک ۹۴،۴۷۱،۰۷۷ تومان و عواید بیمه عمر ۶۴،۵۳۹،۳۴۴ تومان می باشد که تفاوت قابل توجهی را نشان می دهد.
عوامل فرهنگی آموزشی و اجتماعی:
- زمینه فرهنگی که بیمه را مخالف قضا و قدر تلقی میکند و رخدادهای آینده را قطعی و غیر قابل تغییر میداند، تقدیرگرایی که فرد را از هرگونه اقدام عملی دور نگه میدارد.
- اکمیت دیدگاه کوتاه مدت در سرمایه گذاری، ریسک گریزی سطح پایین و عدم احتیاط و دقت و عدم برنامه ریزی برای آینده و فرهنگ کوتاه مدت نگری از عوامل فرهنگی موثر در تقاضای اندک بیمه عمر در ایران می -باشد. این گروه ها به شدت با سرمایه گذاری برخوردار از منافع بلند مدت مثل بیمه های عمر بیگانه -اند.
- کی از بارزترین مشکلات فرهنگی که اغلب کارشناسان به عنوان علت عدم توسعه بیمه ی عمر بر آن صحه میگذارند، عدم درک مفهوم واقعی بیمه و عدم آگاهی و شناخت از مزایای بیمه عمر است.
. مسئله -ی دیگر سطحی بودن دانش بیمه است. تعداد فارغالتحصیلان مقاطع بالا در رشته بیمه اندک است. در ایران مطالعات زیربنایی بیمه عمر تاکنون صورت نگرفته است. بهعنوانمثال نهتنها یک جدول مرگومیر که لازمهی محاسبات بیمهی عمر است وجود ندارد بلکه آمار کلی د قرقی از تعداد فوتشدگان در کشور نیز در دسترس نیست. بعد از گذشت مهرومومها از ظهور بیمهی عمر در ایران، کشور ما از جداول مرگومیر کشورهای دیگ ر چون فرانسه بااینهمه تفاوت فرهنگی، بهداشتی و امکانات در دسترس در مقایسه با وضعیت ایران بسیار متفاوت است استفاده میکنند.
عوامل مربوط به شرکتهای بیمه:
- نبود شبکه ی تخصصی گسترده فروش توسط نمایندگی های شرکت های بیمه و عرضه ی نامناسب محصولات بیمه ای از طرف بیمه گران نیز یکی دیگر از موانع توسعه ی بیمه های عمر میباشد. اصولاً نمایندگان و به عبارتی واسطه ها و دلالان بیمه در رشد بیمه نقش مهمی ایفا میکنند. (تفاوت بازار بیمه از جهت بازاریابی)
- نبود رقابت بین شرکت های بیمه علاوه بر این که یک مشکل ساختاری است و در بخش موانع ساختاری ذکر شد به شرکتهای بیمه نیز مربوط می -باشد. متأسفانه در ایران به علت اینکه تمامی تعرفه ها توسط شورای عالی بیمه تعیین شده و به شرکتها اعلام میشود هیچ جای رقابتی در بازار برای بیمه گر ان باقی نمانده است و شرکتهای بیمه هنوز بازار بیمه را درک نکرده و نیازهای بالقوه آن را نه میشناسند و نه پاسخگو هستند.
- عدم وجود تبلیغات و بازاریابی گسترده که در دنیای کنونی هر دو از بازوهای قدرتمند پیشرفت در بازارهای مالی هستند در توسعه نیافتگی بیمه ی عمر در ایران بسیار مؤثرند
- یکی دیگر از دلایل در حاشیه ماندن بیمه های عمر در ایران بازاریابی ضعیف بیمه گران و عدم بهره گیری از شیوه های نوین جذب مشتری از سوی آنها است.
عوامل مربوط به دولت و سیاست گذاری:
از مهمترین معضلات صنعت بیمه در کشور ما نیز وجود سیستم کاملاً دولتی در بخشهای بیمه ای هم در زمینه ی برنامه ریزی و سیاستگذاری و هم در زمینه ی اجرایی است.
قوانین مربوط به تعیین تعرفه از سوی بیمه مرکزی و همچنین نحوه سرمایه-گذاری ذخایر انباشته در شرکتهای بیمه از قبیل سرمایه گذاری در اوراق قرضه دولتی با سود پایین باعث بالا رفتن حق بیمه و در نتیجه کم رونقی بیمه عمر میگردد.
راهکارهای مربوط به عوامل ساختاری:
- – از دلایل ساختاری عدم رشد بیمه -های عمر در ایران عدم دسترسی به آمار صحیح و منسجم است که برای رفع این معضل باید یک نظام آماری مدون و منظم در صنعت بیمه شکل گیرد. در این راستا بیمه مرکزی باید نقش مدیر و ارشادگر را داشته باشد و شرکت -های بیمه را موظف به تولید و ارائه آمارهای منظم و دقیق نماید و این آمارها توسط بیمه مرکزی جمع آوری، هماهنگ و منظم گردیده و در اختیار همگان قرار گیرد.
- – وجود پرداختهای تأمین اجتماعی بالا که فشار زیادی را به دولت وارد میکند میتواند در جهت کاهش تقاضای بیمه عمر عمل کند. توصیه میشود دولت به جای افزایش مستمریها که در مواردی از درآمد شاغلین هم بیشتر است، سیاست تشویق و تبلیغ بیمه های عمر را پیش گیرد. یعنی مردم به جای دریافت مستمری -های سطح بالا از طریق عواید بیمه -های عمر در سنین بالا، معاش خود را تأمین -نمایند.
- – از دیگر مشکلات ساختاری بر سر راه تقاضای بیمه عمر، دولتی بودن و تعرفه-ای بودن این صنعت است. دولت بایستی با یک برنامه میان مدت تدریجی صنعت بیمه را از حالت تعرفه-ای خارج نموده و به فضای رقابتی و مکانیسم بازار نزدیک نماید.
- – پیشنهاد میشود که بیمه مرکزی فرآیند تشکیل شرکتهای بیمه عمر تخصصی که صرفاً فعالیت-های بیمه-ای عمر انجام می-دهند را تسریع نماید. زیرا ساختار شرکت -های بیمه موجود برای فروش بیمه -های اموال و مسئولیت بنا نهاده شده است. برای فروش بهتر بیمه -های عمر بایستی مدیریت فروش مستقل باشد و فروشنده بیمه عمر باید انگیزه کافی داشته باشد تا با برخورد مناسب و جذاب بتواند مشتری -های انفرادی با درجه ریسک گریزی و شخصیتی متفاوت را جذب نماید.
- – اجازه ورود شرکتهای خارجی به بازار بیمه عمر به منظور افزایش رقا بت و تسهیل ورود علم و فن مربوطه به کشور و همچنین تشویق فعالیت شرکت -های بیمه-ای داخلی در خارج کشور با هدف انتقال علم و تکنولوژی صنعت بیمه عمر به داخل کشور.