در تمام کشورها بیمه جز جدا نشدنی از زندگی هر شخصی است به عقیده خودم این روزها کسی در زندگی موفق تر است که دارای یک حساب بانکی خوب،یک اندوخته برای روز مبادا و یک بیمه خوب! بیماری و مشکلات هیچ وقت قبل آمدنشان خبر نمی دهند از این نظر همیشه باید آمادگی برخورد با مشکلات را داشته باشیم.این بار می خواهم به تجزیه و تحلیل بیمه زندگی و تامین اجتماعی تا جایی که در توانم باشد بپردازم فقط پست کمی طولانیست نکات و ترفندهای جالبی را می خواهم بازگو کنم پیشنهاد می کنم کمی حوصله کنید و تا آخر آن را بخوانید.

در بحث بیمه ها بهترین وجود ندارد انتخاب یک نوع بیمه در کشور ما کار تقریبا سختیست از یک طرف تنها سازمان دولتی که وظیفه بیمه کارگران یا کارمندان روزمزد را به صورت اجباری بر عهده دارد سازمان تامین اجتماعیست که همین موضوع باعث یکه تازی آن شده طوری که کمترین میزان انعطاف را داراست.یکه تازی یک سازمان یا شرکت تا چند سال پیش در کشور ما تبدیل به رسم شده بود و کسی هم انتظار نوآوری جدید در این بخش را نداشت و به طبع امکان مانور وجود نداشت.

اما خوشبختانه در این چند سال اخیر با افزایش نسبی آگاهی مردم از پیشرفت های جهانی،عرصه برای ورود سایر شرکت ها به همراه طرح هایشان باز شده است از جمله این شرکت ها که مدتیست رقیبان جدیدی پیدا کرده است تامین اجتماعی خودمان است،طبق آخرین آماری که مربوط به سال ۱۳۹۱ است تعداد افراد تحت پوشش این سازمان تقریبا ۳۷ میلیون نفر می باشد که شامل اشخاص بازنشسته حقوق بگیر یا بیمه شده های در حال کار به همراه خانواده هایشان هستند.تا یک ماه پیش قانون سن بازنشستگی برای شغل های معمولی که درجه سختی خاصی نداشتند ۳۰ سال بود که جدیدا به ۳۵ سال برای مردان و  ۳۰ سال بر ای خانمها تغییر کرده است.

به نظر خودم این افزایش سن بازنشستگی فقط برای دریافت سود بیشتر این سازمان انجام گرفته و اگرنه فکر نمیکنم که شخصی حاضر باشد تا ۵ سال دیگر برای بازنشستگی اضافه کار کند و یا حق بیمه اضافی پرداخت کند نمی دانم تکلیف این همه بیمه ای شده ای که برای ۳۰ سال بعد خود برنامه ریزی کرده بودند چه می شود.

در تامین اجتماعی از کارگر گرفته تا کارفرما و حتی پزشکان ما با روشهای مختلف یکدیگر را دور می زنند شاید بد نباشد تعدادی از این روشها را بازگو کنم می گذارند مانند: کارگرانی که به عمد جراحت و حادثه ایجاد می کنند تا به ازای روزهایی که در محل کار حاضر نمی شوند از شرکت بیمه خسارت دریافت کنند. نمونه دوم هم اغراق در صدمات وارده در حوادث ناشی از کار است تا بتوانند روزهایی بیشتری در محل کار خود حاضر نشوند.

نمونه سوم حوادثی است که خارج از محل کار به وقوع پیوسته ولی برای دریافت خسارت به شرکت بیمه اعلام می شود که حادثه در محل کار رخ داده است یا کارفرمایان ما بسیار حرفه ای تر از این حرفها هستند مثلا کارفرما برای اینکه حق بیمه کمتری پرداخت کند، حقوق پرداختی به کارگران را کمتر از مقدار واقعی گزارش میکند که کارگر بیچاره هم امکان اعتراض ندارد چون در صورت اعتراض اخراج است.کارفرما برای اینکه حق بیمه کارگران را پرداخت نکند به شرکت بیمه اعلام میکند آنها پیمانکاران مستقل هستند یا حتی در دفتر پیشخوانی که خودم مشغول بودم کارفرمای بنده به بیمه اعلام کرد که کارآموزش می باشم تا بیمه ام نکند!!

(من یک سال در دفتر پیشخوان مشغول بودم چندباری مامور بیمه برای بازرسی آمده بود که هر بار همان مامور قبلی بود با این وجود من همان کارآموز بودم!!مطمئنا ساختار سازمان تامین اجتماعی پر از اشکال است)روش دیگر آن است که کارفرما عنوان شغلی کارگران را جزو گروه هایی اعلام می کند که حق بیمه کمتری به آنها تعلق می گیرد و نهایتاً اینکه کارفرما کارگران را بیمه نمی کند.در ادامه باید مواردی را در مورد جامعه پزشکی خودمان بگویم تا با شگردهای این عزیزان هم آشنا شوید، نمونه این را هم وقتی در همان دفتر مشغول بودم خودم هر ماه برای مطب پزشکانی که طرف قرارداد با بیمه تامین اجتماعی بودند صورتحساب خدماتی که به بیمارها ارائه می کردند را طراحی می کردم که خیلی از این خدمات ارائه شده بیشتر از مقدار واقعی خدمات انجام گرفته بود تا با این روش کارمزد بیشتری از تامین اجتماعی یا سازمان بیمه گر بیمار بگیرند.

کلاهبرداری حرفه ای تری که این روزها خیلی باب شده ارائه خدمات درمانی و پاراکلینیکی مانند جراحی، آزمایشها، تصویربرداریهای پزشکی غیرضروری به بیمه شده با هدف دریافت پول بیشتر از شرکتهای بیمه است،به قول یکی از آشنایان که می گفت دکترها به همدیگر با این روش نان قرض می دهند.این حرف شاید در مورد خیلی از پزشکان با اعتقاد ما صدق نکند اما خیلی ها هم هستند که هدفشان فقط کسب درآمد بیشتر است و برای جان آدمی ارزشی قائل نیستند.

خوب تمام این حرفها را با اینکه به موضوع پستم ربطی نداشت زدم تا بدانید که در این سازمان چه خبر است حالا می روم سر اصل موضوع پست.به پرحرفی عادت دارم، دوست دارم قبل از هر چیزی خواننده خودم را کاملا از موضوع آگاه کنم و تجربیات خودم را به صورت واضح بیان کنم.

در کشور ما هم اکنون یک نوع بی اعتمادی و شک داشتن به همه چیز بین مردم رواج پیدا کرده به نظرم یکی از علت هایی که هنوز خیلی از ایرانی ها بیمه زندگی ندارند و نمی توانند به آن اعتماد کنند و به هر دری می زنند تا فقط بیمه تامین اجتماعی بشوند همین بی اعتمادی به شرکتهای بیمه زندگی غیر از تامین اجتماعیست که همه فکر می کنند تامین اجتماعی همه چیز تمام است اما خیلی ها نمی دانند که همین حالا حقوق خیلی از بازنشسته های ما به زور در حال پرداخت شدن است یا با دیرکرد طولانی پرداخت می شود یا اینکه در یک سال چندبار خبرهایی در مورد کاهش مبلغ مستمری بگیران در سایت ها درج می شود.اصلا از کجا معلوم که تا ۳۵ سال دیگر این سازمان ورشکسته نشود؟؟؟؟

همه این اما و اگرها درمورد بیمه زندگی هم وجود دارد بیمه زندگی در ایران به بدترین شکل ممکن تبلیغ شده طوری که این روزها گرفتن نمایندگی شرکت های بیمه آسان ترین راه شاغل شدن جوانان بی تجربه است.دلیل دیگر مردم کشورمان،نپذیرفتن واقعیت غیر قابل پیش بینی بودن زندگی است.

خیلی ها عقیده دارند،هیچ مشکلی در آینده پیش نمی آید و زندگی همیشه روال عادی خود را طی میکند! این عقیده درنسل قدیم ما بیشتر مشاهده می شود، این گونه افراد به از کار افتادگی،فوت و … فکر نمیکنند برای همین اصولا به بیمه ای به نام بیمه زندگی فکر نمی کنند.برای مردم ما این موضوع که پول خود را در جایی غیر از بانک برای سالیان طولانی پس انداز کنند غیرقابل هضم است و ترجیح می دهند مستقیما سمت بانک ها بروند.

خیلی ها هنوز نمی دانندکه در صورت وقوع  هر گونه مشکل در شرکت های بیمه ای(مانند ورشکستگی و …)و یا حتی جنگ داخلی در یک کشور،هیچ کدامشان نمیتوانند پول شما را از بین ببرند چونکه تمام شرکت های بیمه نزد بیمه مرکزی کشورمان و تمامی بیمه های مرکزی کشورها در واقع خودشان را بیمه اتکایی می کنند که مقر آن در لویدز لندن یا فرانسه می باشد که قدمت آن نزدیک به ۳۲۶ سال است، در ضمن نیمی از این مبلغ که شما می پردازید به حساب بیمه مرکزی کشورمان می رود تا اگر اتفاقی افتاد مردم متضرر نشوند،الویت پرداخت خسارت در صورت مشکل هم با بیمه زندگی و سرمایه گذاری هست.، از منظر حقوقی و قانونی، بیمه زندگی از شاخه بیمه اشخاص بوده و تحت حمایت قانون گذار می باشد و هیچ کلاهبرداری صورت نمی گیرد

چرا اغلب مردم ایران بر این موضوع اعتقاد دارند؟ (شرکتهای بیمه فقط بلدند حق بیمه بگیرند و به هنگام پرداخت خسارت هزار بهانه می آورند تا از پرداخت خسارت طفره بروند)

متاسفانه اکثر مردم ما موقع بستن انواع قرارداد به شرایط درج شده در متن قراردادشان هیچ توجهی نمی کنند،زمانی از شرایط ناقص بیمه نامه خود مطلع می شوند که بسیار دیر شده و هنگام دریافت سود یا خسارت بیمه نامه است که در این زمان هیچ تغییری در بیمه نامه نمی توان انجام داد برای نمونه بعضی از شرکتهای بیمه ای اقدام به تهیه و تدوین جدولهایی با سودهای پیش بینی ۲۲ یا ۲۵ درصد و گاهی حتی بیشتر می کنند که طبق قانون بیمه مرکزی حداقل تا ۱۰ درصد و حداکثر ۱۸ می باشد .

پس جدولها فقط جنبه بازاریابی را دارد و کلمه پیش بینی ذکر شده داخل این جداول هیچ تعهدی برای شرکت بیمه ایجاد نمی کند.با توجه به اینکه اولین بیمه در سال ۱۳۸۲ توسط بیمه کارآفرین صادر شد و تاکنون فقط ۱۱ سال گذشته و تا سررسید شدن آن زمان زیادی مانده هنوز هم مشخص نیست که یک شرکت بیمه گر تا چه حد به تعهدات خود عمل می کند.موردی دیدم که واقعا نمی دانم اسمش را چه بگذارم،فردی کفاش برای یکی از آشنایان خودش که اتفاقا نمایندگی بیمه هم داشت مشتری جمع می کرد و درصد خودش را می گرفت!!

خوب شما از کجا می خواهید به این چنین نماینده ای اعتماد کنید که از یک کفاش کمک گرفته! این شخص چه میزان اطلاعات تخصصی بیمه ای را دارد که شما سمتش رفتید؟؟اصلا تا ۳۰سال دیگر می خواهید یقه چه کسی را بگیرید؟؟!!پس نتیجه می گیریم که خیلی از این مشکلات نتیجه اشتباهات خودمان است.

سپرده گذاری در بانک یا بیمه؟؟

ببینید هر کدام از این دو مزایا و معایب خودشان را دارند.پس انداز در بیمه زندگی فقط با روزی ۱۰۰۰ هزارتومان هم انجام می شود که با یک حساب کتاب سرانگشتی می شود مبلغ نهایی را محاسبه کرد.پس انداز در بانک گزینه خوبیست ولی واقعا چقدر اراده تان قوی است تا پولتان را بیرون نیاورید و به شکلهای مختلف خرج نکنید ؟؟؟بیمه زندگی از یک طرف باعث بیمه شدن خودتان و زندگیتان می شود از طرف دیگر به نوعی برای آینده تان پس انداز می کنید و همزمان از پوشش های بیمه ای هم استفاده می کنید.

اگر شما مجبور به پرداخت قسطی باشید که قرار است برای پیری تان یا حتی آینده فرزندتان روزی به درد بخورد مطمئن باشید که با یک رضایت قلبی کامل آن را پرداخت می کنید،یک موضوع روانشناسی که وجود دارد این است که اگر ما قسطی بصورت ماهانه یا سالانه داشته باشیم تلاشمان بیشتر می شود و بخاطر ترس درونی که از خراب شدن اعتبارمان داریم حتما در تاریخ معین شده آن را پرداخت می کنیم که این موضوع در مورد پس انداز بانکی صدق نمی کند چون که معمولا پول اضافی که بعد از خرج خانه یا خرج های شخصی ته جیبمان ماند به سمت بانک می رویم و نهایتا در آینده هم مبلغ ناچیزی داریم،شاید هم نداشته باشیم!!

اگر شما هم جزو این دسته از آدم‌ها هستید، خوب است بدانید در بیمه‌ زندگی چنین خاصیتی وجود دارد. یعنی وقتی شروع کردید، ناچار هستید ادامه بدهید. آیا به نظر شما بانک در صورت فوت شخص یا از کارافتادگی او حاضر است چندین برابر مبلغ حسابش را به بازماندگان برگرداند؟

این مزیت اصلی هر نوع بیمه زندگی است اگر واقعا به دنبال کسب سود بیشتر هستید بهتر است بروید بانک و وقتتان را تلف نکنید در این بیمه بیشترین بحث، روی جبران و پوشش اتفاقات پیش بینی نشده ای است که ممکن است برای فردی اتفاق بیفتد.

اگر هم خوشبختانه در پایان قراردادتان اتفاقی نیفتاد که خیلی بهتر است شرکت بیمه درصدی سود هر چند اندک به همراه اصل پولتان را به شما برمی گرداند تا از شما قدردانی هم کرده باشد.

یک‌ تفاوت مهم دیگر در‌حق برداشت طلبکاران است. در صورتی که پس‌انداز‌کننده دارای یک سپرده در بانک باشد طلبکاران او در‌صورت از کار‌افتادگی و بروز دیگر مشکلات می‌توانند طبق قانون از محل سپرده‌های بانکی،‌ طلب‌شان را وصول کنند. در بیمه زندگی چنین برداشتی امکان پذیر نیست چونکه ذینفعان را خودتان تعیین می کنید.بگذارید مثالی بزنم تا موضوع روشن تر شود:برای مثال در صورت فوت عزیزی از یک خانواده مثلا سرپرست خانواده با پرداخت کم ترین حق بیمه،اعضای خانواده خسارتی با عنوان فوت عادی یا حادثه می توانند دریافت کنند که در این شرایط و روزگار دستشان جلو خلق الله دراز نشود،آیا این موضوع در سرمایه گذاری بانکی صدق می کند؟

تفاوت بیمه زندگی با تامین اجتماعی؟

راستش را بخواهید اساس کار این دو بیمه با هم فرق می کند اگر بیمه تامین اجتماعی برای شاغلین اجباری نبود خودم ترجیح می دادم یک پوشش بیمه ای ساده مانند ایرانیان،خدمات درمانی یا بیمه سلامت که قبلا به اسم شهری و روستاییان عرضه می شد برای خودم تهیه کنم ولی این پولیست که باید به جیب تامین اجتماعی برود حتی جدیدا هزینه های بیمارستانی هم تفاوت محسوسی ندارند.

بیمه های زندگی به علت انعطاف پذیری بیشتر قابلیت فسخ و بازخرید را دارا هستند اما تامین اجتماعی فقط قابل فسخ است لیکن امکان بازخرید ندارد یعنی از برگشت پولهایی که تابه حال پرداخت کردیدخبری نیست.

پوشش فوت عادی و حادثه در تامین اجتماعی بدون تنوع است ولی در بیمه زندگی حداکثر تا ۳۰ برابر حق بیمه سالانه و فوت در اثر حادثه تا ۴ برابر سرمایه قابل تنظیم است.در صورت از کار افتادگی در بیمه زندگی شما معاف از پرداخت حق بیمه می شوید همینطور از محل پوشش از کارافتادگی مبلغی به شما تعلق می گیرد که در تامین اجتماعی فقط کمک هزینه از کار افتادگی پرداخت می گردد،اگر می خواهید بگویید تامین اجتماعی بازنشستگی دارد خوب بیمه زندگی هم بازنشستگی دارد می توانید تعیین کنید که ۳۰ سال دیگر کل مبلغ را یکسره به شما بدهند یا به صورت ماهانه همانند تامین اجتماعی پرداخت کنند.کجای تامین اجتماعی از روی پرداخت هایتان به شما سود یا وام می دهند؟؟؟

چقدر از سابقه کارگران تامین اجتماعی به دلایل نامعلوم از بین رفته؟؟

چقدر از کارفرمایان لیست ماهانه شما را رد نمی کنند و زمانی از سوابق خود می فهمید که کار دیگر گذشته.این چیزها باعث می شود که به اساس سازمان تامین اجتماعی شک بکنم.

ترفندهای گرفتن سود بیشتر در بیمه زندگی و سرمایه گذاری

یکی از روش های دریافتی بیشتر در پایان قرار داد،نحوه پرداخت حق بیمه زندگی و سرمایه گذاری ، به صورت پرداخت سالیانه میباشد،که با توجه به روز شمار بودن سود اندوخته، با پرداخت اقساط زودتر از سررسید سود بسیار بیشتری به اندوخته تعلق میگیرد.وام از روی بیمه زندگی ابتکار بسیار جالبی است موردی که بیمه تامین اجتماعی آن را ندارد،میزان وام پرداختی در شرکت های مختلف فرق می کند معمولا بین ۸۰-۹۰ درصد از اندوخته خود را می توانید از ابتدای سال سوم وام بگیرد،بهره این وام ۴ درصد بیشتر از سود پرداختی توسط بیمه گر است مثلا اگر سود بیمه زندگی شما ۲۰ درصد باشد شما ۲۴ درصد باید بهره وام بپردازید.مدت زمان دادن وام هم کمتر از یک هفته می باشد بازپرداخت آن هم دوساله است نیاز به ضامن ندارد اما در عوض در طی این دو سال سودی به حساب بیمه زندگی شما تعلق نمی گیرد که این هم ترفندی است تا شرکت ضرر نکند.معمولا در شرایط ضروری از این وام استفاده کنید بهتر است،چون که درصد بهره آن زیاد است و بیشتر جنبه تبلیغاتی برای شرکت های بیمه دارد.

مهریه

دیدگاهتان را بنویسید